گفت‌وگوبا مدیر دفتر برنامه ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه درباره آینده دریاچه پس از پایان کار ستاد

لبخند دریاچه نمی‌خشکد

اگر مردم، محیط‌زیست را مطالبه کنند، نمایندگان و دولت‌ها هم مجبورند به خواسته آنها تن دهند

تهران (پانا) -  شش‌سال پس از به راه افتادن ستاد احیای دریاچه ارومیه، احوال دریاچه در بهترین حالت ‏یک دهه گذشته است. اما تنها یک‌سال به پایان دولت حسن روحانی باقی مانده و سوال این است که بعد ‏از این چه بر سر دریاچه ارومیه خواهد آمد؟ مسعود تجریشی، مدیر دفتر برنامه ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه می‌گوید ‏جنگ بین خوب و بد، بین دلسوزان آینده و مدافعان حال، سدسازان و احیاگران دریاچه‌ها، بعد از پایان ‏کار ستاد هم برقرار خواهد بود.

کد مطلب: ۱۰۶۰۹۷۸
لینک کوتاه کپی شد
لبخند دریاچه نمی‌خشکد

به‌گزارش شهروند، اکنون سطح آب دریاچه ارومیه نسبت به‌سال ۹۳ حدود ۱۰۰ متر ‏افزایش یافته و تراز آن به ۱۰۸۸ متر رسیده است، نقشه راه احیای دریاچه تا‌سال ١٤٠٦ تدوین شده و بناست ‏که ستاد احیا پروژه‌های سنگینش را تا پایان‌سال به اتمام برساند. تجریشی از ‏آینده مبهم دریاچه‌ای می‌گوید که به گفته او در مسیر احیا قرار گرفته و بحران‌های گذشته دیگر برایش ‏تکرار نخواهد شد اما سرنوشتش به نگاه دولت و مجلس بعدی وابسته است.‏

آقای تجریشی تجربه ستاد احیای دریاچه ارومیه، با تمام ضعف‌ها و قوت‌ها، بالاخره با پایان دولت روحانی تمام خواهد شد. هم‌اکنون چقدر بیم آن است که با تمام‌شدن این ساختار، دوباره به خانه اول برگردیم و جریانی که مثلا برای سدسازی و افزایش سطح زیر کشت می‌کوشید، دستش بازتر شود و برای ادامه کار مانع‌تراشی کند؟
جنگ بین خوب و بد -‌به مفهوم مقابله مطلوبیت یک جامعه با منافع یک عده- همیشه برقرار بوده است. ما برای توقف جریانی که دریاچه را می‌خشکاند، تلاش کردیم؛ جلوی ساخت پنج، شش سد را گرفتیم، فعالیت‌های سازه‌ای را متوقف کردیم و... با اینکه دستگاه‌های حاکمیت برای بهبود وضعیت دریاچه برنامه‌ها یا ممنوعیت‌هایی مثل ممنوعیت کشت برنج غیر از شمال کشور در نظر گرفته، همین که بارش‌های خوب امسال را تجربه کردیم، ناگهان خود مسئولان گفتند با این بارش، امسال کشاورزی خوب است. جنگی بین مجموعه‌های دلسوز نسل آینده و کسانی که همه چیز را در حال می‌بینند در میان است. با اتمام کار ستاد احیای دریاچه ارومیه پیداست که این جنگ ادامه پیدا خواهد کرد. اما اکنون این نگاه که «آب مسأله اصلی است» تا حاکمیت رفته است. هر چند با تغییر دولت پیدا نیست پروژه‌ای به نام احیای دریاچه ارومیه بتواند با اهداف قبلی ادامه پیدا کند یا خیر. بستگی دارد که دولت بعدی چه دولتی است؛ به امروز نگاه می‌کند یا آینده؟ مسأله محیط زیست چقدر برایش اهمیت دارد؟ اگر مسأله آب را ساده ببینیم، قول می‌دهم که مسأله‌ای سیاسی و اجتماعی و بعدا امنیتی خواهد شد؛ درست مثل دوره قبل. ٦ سال پیش با این نگاه رو‌به‌رو بودیم. اینکه توانسته‌ایم در مدت این ٦ سال، آنچه در طول ٥٠ سال اتفاق افتاده را تغییر دهیم و امیدوار باشیم که دوباره مثل قبل برنمی‌گردد، یک علامت سوال بزرگ است. وابسته است به اینکه مردم به عنوان جامعه‌ای مطالبه‌گر چقدر به مسائل آینده نسل‌های بعدی حساس هستند.

اینجا این سوال مطرح می‌شود که ستاد احیای دریاچه ارومیه در برقراری پیوند بین جامعه مدنی و حوضه دریاچه ارومیه و ستاد تا چه حد موفق بوده است؟ یعنی مردم چقدر خودشان را عضوی از این برنامه دیده‌اند و جامعه محلی تا چه حد به اقدامات ستاد اعتماد کرده است؟
در نظر بگیریم که منفعت هیچ‌کس در احیای دریاچه ارومیه نبود؛ کشاورزان، پیمانکاران و سازمان‌های توسعه‌دهنده به دنبال ذخیره آب برای توسعه کشاورزی و سازه‌ای و غیره بودند. در بسیاری از نقاط با این مشکل رو‌به‌رو بودیم اما اکنون تغییر اتفاق افتاده است. کشاورزان زیادی چاه‌هایشان را تجمعی کرده‌ و به این نتیجه رسیده‌اند که منفعت شخصی و جمعی‌شان را با هم ببینند؛ دیدن منفعت جمعی یعنی دیدن دریاچه. مردم حاشیه دریاچه قبل از اینکه دولت‌ها متوجه شوند، شاهد بودند که نمک کشاورزی‌شان را از بین برده، آنها که پولی داشتند رفتند و عده‌ای ماندند. آدم‌هایی که ماندند به ما کمک کردند؛ بذرها را با دست خودشان کاشتند تا مانع برخاستن غبار نمکی شوند. اینجا تغییر نگاه در رفتار کشاورزان اتفاق افتاد. به‌لحاظ تغییر الگوی کشت، حسنلو یکی از نمادهاست که مصرف آب در آن تا ٦٥درصد کاهش پیدا کرد. مردمی که تا قبل از این چغندر می‌کاشتند، کلزا را جایگزین کردند. این البته بدون برنامه‌ریزی ستاد احیا نبود، اما آنها راضی شدند که سهم مشخصی از آب بگیرند و بذر مناسب آن میزان آب را بکارند. در طی ٤-٣ سال اخیر در جنوب دریاچه در پایاب سد بوکان که در گذشته مصرف آب بی‌برنامه بود، اکنون مصرف آب به طور منظم کاهش پیدا کرده، تولید و درآمد کشاورزان افزایش یافته و هم آبی که قبلا رها و تبخیر می‌شد به دریاچه می‌رسد. در پروژه‌هایی مثل تشکل آب‌بران در مهاباد برنامه‌های آموزشی برای تشکل‌ها برگزار شده است. از سال ٩٨ آب را به صورت حجمی به آنها تحویل دادیم و این نشان داد که اگر دستگاه‌های اجرایی بخواهند که منافع کشاورزان را ببینیم و چالش‌های آنها را با برنامه رفع کنیم، مردم حتما همراه خواهند شد. اما اگر هر کدام از اینها کنار بنشینند، اگر حاکمیت نخواهد، مردم نخواهند، برنامه‌ای نباشد و برای عملیاتی‌کردن برنامه‌ها منابع مالی نباشد، وضعیت به حالت بی‌برنامگی و به‌هم‌ریختگی قبل بازخواهد گشت. بنابراین اگر جامعه مطالبه‌گر باشد و دولت‌ها نگذارند منافع یک عده بر منافع طولانی‌مدت مردم غلبه کند، نه تنها در اینجا پیروز می‌شویم که این الگو در مناطق دیگر کشور هم تکرار خواهد شد.

اما این علامت سوالی که گفتید علامت سوال کوچکی نیست. در این یک‌سال باقی‌مانده چطور می‌خواهید به آن پاسخ دهید؟ درست است که به لحاظ ستادی مسئولیت شما تمام می‌شود. اما اگر همان کشاورزانی که می‌گویید به تغییر تن داده‌اند، این باور را داشته باشند که حافظان دریاچه‌اند، دولت بعدی حتی اگر ضد حفظ دریاچه هم باشد، کار دشواری خواهد داشت. خطر این است که ستاد در سال پایانی دنبال تبلیغ و نمایش بیفتد و کمتر این زمینه را ایجاد کند که در دولت بعدی برنامه‌ها ادامه پیدا کند.
احساس خطر ما هم جدی است. راه‌حل را در این دیده‌ایم که روی نهادسازی وقت بگذاریم. مثل مرکز مهپاد (مرکز هماهنگی، پایش و آینده‌پژوهی دریاچه ارومیه در رشکان)‌ که اساسنامه‌اش را ایجاد کردیم و به امضای مسئولان رساندیم و درحال عملیاتی‌شدن است. علاوه‌بر این، از میان جامعه نخبگان، با فرهنگستان علوم کشور توافق کرده‌ایم که چالش‌های زیست‌محیطی در ارومیه و نقاط دیگر، به صورت نهادینه مطرح شود. در بخش نهادسازی حاکمیتی، در ستاد اقتصاد مقاومتی، کارگروه سازگاری با تحولات زیست‌محیطی را فعال کرده‌ایم که چالش‌های محیط‌زیستی کل کشور را پوشش می‌دهد. از دل جلسات این کارگروه احیای دریاچه ارومیه بیرون آمد. از طرف دیگر، در برنامه آمایش سرزمین در آذربایجان‌شرقی و غربی مداخله کردیم و در اسناد بالادستی ردپای قانونی گذاشتیم. علاوه‌بر این، به لحاظ نهادسازی فکری درجامعه هم دانشگاه‌های منطقه را درگیر کرده‌ایم.

اما چقدر به مجلس و مجموعه‌های پایین‌تر نفوذ داشته‌اید؟
اکنون دستگاه‌های دولتی قبول کرده‌اند که دیگر نباید دنبال توسعه باشند، چون اصلا آبی وجود ندارد. سازمان برنامه و بودجه هم قبول کرده که توسعه در کشور نباید افقی باشد. ما هم توانسته‌ایم در نقاط مختلف، ردپاهایی در اسناد بالادستی بگذاریم. بله، جنگ بین خوب و بد است و ما اصلا نباید ساکت بنشینیم. هرکسی نقشی دارد، دولت‌ها، قانون و اسناد بالادستی، ستاد و رسانه. سعی کردیم همه موارد را کامل ببینیم و بستگی به این دارد که دولت و مجلس بعدی، نگاهشان به آینده است یا حال. به اعتقاد من مردم تابعی از دستگاه‌های اجرایی‌اند. اگر دستگاه‌های اجرایی و قانون‌گذار برود دنبال سدسازی، مردم هم چنین خواهند کرد. اکنون مردم هنوز به این جامعیت نرسیده‌اند که از نمایندگان مجلس و دولت‌ها مطالبه کنند. اگر مردم، محیط‌زیست را مطالبه کنند، نمایندگان و دولت‌ها هم مجبورند به خواسته آنها تن در دهند.

در نهایت، چقدر امیدوار هستید تجربه ستاد احیای دریاچه ارومیه به ثمر بنشیند و در نقاط دیگر تکثیر شود؟
موضوع احیای دریاچه ارومیه در جامعه بین‌المللی باعث افتخار کشور بوده است. دوستانی از اسکاپ (کمیسیون اقتصادی و اجتماعی آسیا و اقیانوسیه به نمایندگی از سازمان ملل متحد) می‌گفتند روزی نیست که درباره فعالیت‌های احیای دریاچه ارومیه در سازمان ملل صحبت نشود. سال ٩٦ سفیر هلند گفت که در جامعه بین‌المللی، کارکردن در رابطه با احیای دریاچه ارومیه یک برند محسوب می‌شود. ما اکنون با یک دانشگاه آمریکایی، به‌طور مشترک درحال انتشار کتابی درباره تجربیات آمریکا و ایران از خشکیدن دریاچه‌ها هستیم و در جریان تنظیم این کتاب متوجه شدیم ٤٥٠ مقاله انگلیسی درباره احیای دریاچه ارومیه نوشته شده است. با همه اینها، برداشت من این است که احیای دریاچه از نگاه بین‌المللی هم اثرگذار بوده است. در داخل ایران هم به‌طور مثال شاهد بودیم که نمایندگان اصفهان درخواست کردند که ستادی شبیه احیای دریاچه ارومیه برای زاینده‌رود تشکیل شود. این تجربه‌ نتیجه‌بخش بوده و درحال تکرار است. ادامه این روند و تکرار الگوی آن در نقاط دیگر به این وابسته است که مجلس بعدی تا چه حد خواهان ایجاد تغییر نگاه در بدنه اجرایی دولت باشد. اگر احیای دریاچه ارومیه را پنج‌سال زودتر شروع کرده بودیم، نه اینقدر خرج می‌کردیم، نه اینقدر به مشکل می‌خوردیم. با این حساب با عملیاتی‌شدن مدل احیای دریاچه ارومیه در کل کشور، هم آیندگان میوه آن را خواهند چید و هم طبیعت و مردم خسارت کمتری خواهند دید و اگر دولت و مجلس آینده را از دست بدهیم، خسارت‌ها قطعا بیشتر خواهند شد.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار