علی ربیعی*

باید تاب بیاوریم این غائله را همه با هم

تهران (پانا) - سخنگوی دولت با انتشار یادداشتی نوشت باید در کنار هم این ویروس بی‌رحم را از زندگی بیرون برانیم. امیدوار به آینده. آینده‌ای پر از عشق و امید و آغوش عزیزان و طعم شیرین زندگی. از پا نمی‌نشینیم تا ما دوباره همه با هم بخندیم، زندگی جاری است.

کد مطلب: ۱۰۳۷۵۹۴
لینک کوتاه کپی شد
باید تاب بیاوریم این غائله را همه با هم

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دولت، متن این یادداشت به شرح زیر است:

«این یادداشت دیر منتشر می‌شود چون در زمان نوشتن‌ آن به دلیل خستگی ناشی از کار کرونا، حال روحی تلخی داشتم و احساس کردم این یادداشت، مناسبتی با شب سال نو ندارد.

به نام تو و به یاد تو ای همه تو

دلم این روزها حال خوش استمراری می‌خواهد، از آن‌ها که بیاید و گوشه قلبم بنشیند و هیچ وقت نرود.

جانم با خاطره‌ها سفر می‌کند. دهه شصت، روزهای غریبانه جنگ و ایثار به محاق می‌رود و تنم خسته از خار روزگار بحران‌زده امروز برای تک تک فرزندان این خاک می‌لرزد.

نمی‌دانم؛ گویا تقدیرِ مرا با بحران سرشته‌اند: همه جا بوده‌ام. جنگ و خاک و اعتراض‌های فقرا در ظلمات چاه نابرابری‌ها. آمدن به کمک دانشجویان در حادثه کوی دانشگاه.

پیگیری قتل‌های زنجیره‌ای که در پنهان امنیت و عقیده غلط جان می‌ستاندند. با این امید که دیگر تکرار نشود.

همین سال‌ها ایستادن در کنار آتش بر آسمان‌خراش پلاسکو و سخت جان دادن شریف‌ترین‌ها در اعماق زمین

زمستان یورت تا رفتن بالای سر کشتی سوخته و غرق شده سانچی و گفتگو با خانواده‌های داغدارشان.

غم جانکاه برای آبانی‌ها تا سیاه پوشیدن با عزاداران سرنشینان هواپیمای موشک خورده ….

سخت‌تر اینکه هم بدانی و هم نتوانی بگویی و هم از عمق جان غصه‌دار باشی.

و امروز هم فرو رفتن در زندگی پرهراس ویروس‌زده.

در قرق مشغله‌ها، در بحران جدایی ویروس بی‌عاطفه، بمب یک عاشقانه را می‌بینم و بغضم در گلوی بی‌هم شدن این روزها عجیب می‌ترکد.

چه در گیر و دار سال‌های جنگ، در اوج بمباران‌ و صف‌ها و چه در دلشوره‌های تمام نشدنی این روزها، همیشه دلم صلح می‌خواست و آرامش و خنده‌هایی که به آسمان پرتاب شوند.

سال‌ها بود که احساس می‌کردم نگاه‌ها در قحطی عاطفه روز به روز سرد و بی‌روح می‌شوند و امروز کرونا بدتر از توپ و تانک‌ها و بمب‌های آدم‌کش دوری می‌آفریند، دست‌های عاطفه را به اسارت می‌گیرد، حجم تلخ فاصله را سنگین‌تر می‌کند و مغول‌وار آتش به ته‌مانده احساسات و عاشقانه‌های بازمانده می‌زند. در این حال و هوای روزهای اسفندی تنها نشسته و دل گرفته‌ام.

هنوز که هنوز است از پس سال‌های حادثه عاشقانه آرام می‌خوانم و رنج را به یاد دلدار به مهر رج میزنم.

دلهره غامض باهم نبودن‌ها همیشه بر دلم چنگ می‌زند.

از روزهایی که خشاب پشت خشاب خالی بر آسمان کردستانات می‌بارید و قناصه پشت قناصه چشم شهلا می‌کرد برای پاییدن وطن تا خشکیدن دسته گل‌های "نرگس و محمدی‌ام (محمدجواد)" تنهایم گذاشتند. و این روزها با کرونای بی‌رحم و دستان جدا شده‌ای که گرمایی از هم‌ نمی‌گیرند.

سفره‌های هفت‌سین تنهایی، نوروز بی‌دید و بازدید و از همه بیرحمانه‌تر این ویروس ضدآغوش بی‌بوسه، بی‌عاطفه و جدایی‌افکن.

آن‌ ‌قدر تلخی و جدایی ابدی دیده‌ام که سوگواری را از یاد برده‌ام. امروز فقط دلم می‌خواهد که تمام توانمان را در توشه‌ای، مرهم نان کنیم و به زخم این وطن بزنیم که چه بی‌اتفاق شده روزها و شب‌هایش از پرسه‌ها، خنده‌ها و آواز کودکان به شادی.

امروز فقط دلم می‌خواهد بسراییم و با جان صدای نیمایی که سرود "آی آدم‌ها..." بگوییم ای آدم‌ها که امروز نه شاد و نه خندانید، باید تاب بیاوریم این غائله را همه باهم. باید هوای دل‌هایمان را داشته باشیم تا در دوران پساکورونا دوست‌داشتن‌مان دوباره در این مهد گل کند و مثل چینی بندزن‌ها به رنج‌های‌مان بند مهر بزنیم. هم باید این روزها با بیقراری دل‌مان کنار بیایم، صبوری کرده و به آواز مرثیه‌سرایی کنیم: این پس کوچه‌ها را تا درنای رفته -امید- به سال نو بر مابیاید و نو شود احوالمان به آرزو به رحمانیت ایزد.

به یاد حمید مصدق "من اگر ما نشوم تنهایم، تو اگر ما نشوی خویشتنی" ما همه باید پاشنه‌هایمان را بکشبم تا در کنار هم این ویروس بی‌رحم را از زندگی بیرون برانیم. امیدوار به آینده. آینده‌ای پر از عشق و امید و آغوش عزیزان و طعم شیرین زندگی. از پا نمی‌نشینیم تا ما دوباره همه با هم بخندیم. زندگی جاری است.

آمین یا رب العالمین

علی ربیعی

سخنگوی دولت

نیمه شب پنجشنبه بیست و نهم اسفندماه نود و هشت.»

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار